شازده کوچولو
زیباترین جملات و متن های ماندگار از کتاب و فیلم شازده کوچولو
شازده کوچولو: بهترین جملات شازده کوچولو این راز منـه. بهترین جملات شازده کوچولو خیلی سادست؛ تو فقط با قلبت مـی تونی چیزی را بـه درستی ببینی؛ چیزی کـه واقعیـه با چشم دیده نمـی شـه.
***
شازده کوچولو بـه روباه: سلام، بهترین جملات شازده کوچولو با من بازی مـی کنی؟
روباه: من نمـیتونم باهات بازی کنم آخه من کـه اهلی نیستم!
***
عنوشته شازده کوچولو و روباهشازده کوچولو پرسید: کی اوضاع بهتر مـیشـه؟
روباه گفت: از وقتی کـه بفهمـی همـه چیز بـه خودت بستگی داره
***
شازده کوچولو: اگر تو عاشق گل هایی باشی کـه روی ستاره ها زندگی مـی کنند خیلی لذت بخشـه کـه شب ها بـه آسمون نگاه کنی. بهترین جملات شازده کوچولو چون همـه ی ستاره ها مثل شکوفه های یک گل سرخ هستن …
***
_ هوانورد: تو داری یـه فرد بالغ مـیشی این فوق العادست.
_ هوانورد بـه کوچولو: بزرگ شدن کـه مشکل نیست، فراموش کردی.
_ هوانورد: هی. هی تو گرسنته هان؟ من جایی را مـی شناسم کـه توی روز تولدت بـه تو پنکیک مجانی مـیدن.
کوچولو: اما تولد من دو هفته دیگه ست.
هوانورد: خب اونا کـه نمـی دونن.
***
عنوشته های شازده کوچولو و روباهشازده کوچولو پرسید: از کجا بفهمم وابسته شدم؟
روباه جواب داد: که تا وقتی کـه هست نمـی فهمـی …
***
شازده کوچولو: خجالت آوره کـه دو نفر عاشق همدیگه مـیشن اما اونا خیلی جوونن و نمـی تونن معنی عشق را بفهمن. منم هنوز خیلی جوونم کـه بتونم عاشقش بشم.
***
عنوشته شازده کوچولوشازده کوچولو پرسید: غم انگیزتر از اینکه بیـای وی خوشحال نشـه چیـه؟
روباه گفت: بری وی متوجه نشـه!
***
روباه بـه شازده کوچولو: به منظور من تو هم مثل هزاران پسر بچه ی دیگه ای هستی کـه در این دنیـا زندگی مـی کنن و من هیچ نیـازی بـه تو ندارم. به منظور تو هم من مثل هزاران روباه دیگه ی این دنیـا هستم.
ولی تو اگر مرا اهلی کنی هردو بـه هم نیـازمند خواهیم شد. تو به منظور من درون عالم همتا نخواهی داشت و من به منظور تو درون دنیـا یگانـه خواهم بود.
شازده کوچولو گفت : کم کم دارد دستگیرم مى شود. یک گلى هست کـه گمانم مرا اهلى کرده باشد.
***
روباه گفت : خداحافظ و اینک راز من کـه بسیـار ساده هست :
بدان کـه جز با چشم دل نمـی توان خوب دید. آنچه اصل است. از دیده پنـهان است.
فقط بچه ها مـی دانند کـه در جستجوی چه هستند.
***
شازده کوچولو گفت:
بعضی کارا
بعضی حرفا
بدجور دل آدمو آشوب مـیکنـه
گل گفت مث چی؟
شازده کوچولو گفت:
مث وقتی که
مـیدونی
دلم برات بیقراره
و کاری نمـیکنی …
***
شازده کوچولو از گل پرسید : آدم ها کجایند؟
گل گفت : باد بـه اینور و آنورشان مـی برد، این بی ریشگی حسابی اسباب دردسرشان شده
***
شازده کوچولو گفت : شوخی چیـه؟
روباه گفت همونی کـه آدم ها حرف دلشون را بـه همدیگه مـیزنن
خلاصه داستان شازده کوچولو
سال 1935، هواپیمای سنت اگزوپری، کـه برای شکستن رکورد پرواز بین پاریس و سایگون تلاش مـیکرد، درون صحرای بزرگ آفریقا دچار نقص فنی شد و به ناچار درون همانجا فرودآمد.
همـین سانحه دستمایـه الهام شازده کوچولو شد کـه در آن شخصیت قهرمان داستان، خلبانی بینام، بعد از فرود درون بیـابان با پسر کوچکی آشنا مـیشود. پسرک بـه خلبان مـیگوید کـه از اخترکی دوردست مـیآید و آنقدر آنجا زندگی کرده کـه روزی تصمـیم مـیگیرد به منظور اکتشاف اخترکهای دیگر خانـه را ترک کند.
او همچنین به منظور خلبان از گل سرخ محبوبش مـیگوید کـه دل درون گرو عشق او دارد، از دیگر اخترکها تعریف مـیکند و از روباهی کـه او را این جا، روی زمـین، ملاقات کرده است. خلبان و شازده چاهی را مـییـابند کـه آنـها را از تشنگی نجات مـیدهد اما درون نـهایت شازده کوچولو خلبان را درون جریـان تصمـیم خود قرار مـیدهد و مـیگوید تصمـیم گرفته بـه اخترک خانـهاش بازگردد.
ختنـه دردناک ان+عکس
[دیـالوگ های ماندگار و جملات زیبای شازده کوچولو و روباه ... بهترین جملات شازده کوچولو]
نویسنده و منبع: جاوید | تاریخ انتشار: Thu, 19 Jul 2018 19:59:00 +0000